کمال‌گرام

متمایل به کمال

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمد رسولی» ثبت شده است

بر سرت سایه‌ی ابابیل است

بر سرت سایه‌ی ابابیل است
بعد از این زندگی‌ت تعطیل است

سیلِ ویرانیِ تو راه افتاد
بسترش از فرات تا نیل است

میوه‌ی سرخِ هفتم اکتبر
سیلی آب‌دارِ آوریل است

گفته‌ای موشــکی نخورد به تو!
کارِ تو تفت این اباطیل است

عکسِ رسوایی تو پخش شده
چه نیازی به بحث و تحلیل است

بینِ ما صحبتی اگر باشد
خیبر و ذوالفقار و سجیل است

یا بنی‌سامری! هلاکت‌تان
قولِ تورات، حرف انجیل است

آی قابیل! آی اسرائیل!
نوبتِ انتقامِ هابیل است

خانه‌ات را تکانده‌ای ای قدس؟
نَم‌نَمَک وقتِ سالْ تحویل است
«محمد رسولی»
 

ایران

بر سرت سایه‌ی ابابیل است

حمله ایران به اسرائیل

فلسطین

محمد رسولی

۲۹ فروردين ۰۳ ، ۱۲:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کمال‌گرام ‌

شبِ حمله چقدر شیرین بود

شبِ حمله چقدر شیرین بود
گنبد آهنین‌تان این بود؟

تازه آن گنبدی که پشتِ سرش
انگلیس و پاریس و برلین بود

پس چه شد وعده‌های کاخِ سفید
قول امنیتی که تضمین بود

آن‌چه که خورده‌اید یک سیلی است
گرچه که سهمگین و سنگین بود

ما که جنگی نکرده‌ایم هنوز
هرچه که دیده‌اید تمرین بود

همه‌ی ترس از جواب شما
صف کوتاه پمپ بنزین بود‌

ای خدا! شاهدی که «شاهد» ما
هدفش لانه‌ی شیاطین بود

زخم پهپاد‌ها -خدا را شکر-
بر دلِ اهلِ غزّه تسکین بود

موشـکِ بامِ مسجدالاقصیٰ
پیک آزادی فلسـطین بود
«محمد رسولی»

ایران

حمله ایران به اسرائیل

شبِ حمله چقدر شیرین بود

فلسطین

محمد رسولی

۲۹ فروردين ۰۳ ، ۱۲:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کمال‌گرام ‌

ای دل بگو که بر سر پیمان کیستی؟

ای دل بگو که بر سر پیمان کیستی؟
ای سر نگاه کن که به دامان کیستی؟

دل خانه‌ی علی‌ست، نه خلوت‌سرای غیر
سلمان برای اوست، تو سلمان کیستی؟

هر صبح چشم وا کن و آسمان بپرس
ای آفتاب ذره‌ی ایوانِ کیستی؟

از آسمان مأذنه‌ها، صبح و ظهر و شام
باری بگو اذان که تو از آن کیستی؟

صفین را مرور کن از نهروان بپرس
ای سوره‌های جهل! تو قرآن کیستی؟

ای دوزخ آه، شعله‌ی سوزان چیستی
باغ بهشت، روضه‌ی رضوان کیستی

سوز نمازهای شبِ شمر را ببین
از خود سؤال کن که مسلمان کیستی؟

دین را نوشته‌اند جز آئین عشق نیست
ای عشق، از حرارتِ ایمان کیستی؟

نور حسین، نور فروزان کبریاست
آخر یزید! در پی کتمان کیستی؟

دنیا مصافِ روز و شب حق و باطل است
در این میانه گوش‌به‌فرمان کیستی

یا صاحب‌الزمان، ز که پرسم نشانی‌ات
یوسف! اسیر غربت زندان کیستی

باز این چه شورش است که از داغ جد توست
در سیلِ اشک سربه‌گریبان کیستی؟

ای میزبانِ مجلسِ سوگِ مُحرمش
در بزم روضه‌هاش، تو مهمان کیستی؟

می‌پرسم از زیارت ناحیه روز و شب
گریان چیستی و پریشان کیستی؟

از آب‌ هم مضایقه کردند کوفیان
آه ای فُرات تا ابد عطشان کیستی؟

تیر سه‌شعبه! هیچ نپرسیدی از خودت
راهی به سوی حنجر بی‌جان کیستی؟

ای روضه‌ی کبودِ به‌خون‌غرقه در غروب
سرخی روی صورتِ طفلان کیستی؟

زینب رسیده بود به گودال قتل‌گاه
ای خون و خاک، پیکر عریان کیستی؟

قبل از فرودآمدن، ای چوب خیزران!
از خود بپرس بر لب و دندان کیستی؟
«محمد رسولی»

امام حسین (ع)

امیرالمؤمنین (ع)

ای دل بگو که بر سر پیمان کیستی؟

محمد رسولی

۱۷ فروردين ۰۳ ، ۲۲:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کمال‌گرام ‌

چه گویم من که نامت در دهانم قند حل کرده‌ست

چه گویم من که نامت در دهانم قند حل کرده‌ست
همان نامی که وزن آن کلامم را غزل کرده‌ست

چه گویم؟ کیستی؟ که کیمیای گوشه‌ی چشمت
بدی‌های مرا یک‌جا به خوبی‌ها بدل کرده‌ست

خبر دارد یتیم کوفه که آغوشِ گرمِ تو
چه شب‌هایی خدا را بین نخلستان بغل کرده‌ست

اذان تفسیر این جمله‌ست این‌که عاشقت‌بودن
نمازِ بی‌مبالاتِ مرا خیرالعمل کرده‌ست

تو با یک ضربه‌ی شمشیر در خندق چه کردی که
خدا آن ضربه را زیباترین ضرب‌المثل کرده‌ست

علی‌جان زندگی یعنی همین شوق تماشایت
همین که مرگ را در جانم اهلی من عسل کرده‌ست
«محمد رسولی»

امیرالمؤمنین (ع)

محمد رسولی

چه گویم من که نامت در دهانم قند حل کرده‌ست

۱۷ فروردين ۰۳ ، ۲۲:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کمال‌گرام ‌