کمال‌گرام

متمایل به کمال

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باز آهنگ جنون می‌زنی ‌ای تار امشب» ثبت شده است

مغرور و شاد و پرهیجانم کنارِ تو

مغرور و شاد و پرهیجانم کنارِ تو
زیباتر از تمام زنانم کنار تو

هم بودنِ تو مایه‌ی آرامش من است
هم تُند می‌شود ضربانم کنار تو

چون کوهْ استواری و آرام و مطمئن
چون رودها زلال و روانم کنار تو

شیراز و بلخ و قونیه در چشم‌های توست
وسعتْ گرفته است جهانم کنار تو

گفتی سخن بگو، چه بگویم از اشتیاق
بند آمده دوباره زبانم کنار تو

بشکن سکوت را که اگر وا شود لبم
آتش‌فشانِ در فورانم کنار تو

بگذار تا که شانه کنم زلفک تو را
تو موسیِ منی و شبانم کنار تو

شب‌های قدر، قدرِ مرا بیش‌تر بدان
این من که عاشق رمضانم کنار تو

با من بمان که غربت سی سال رفته را
از تن درآورم، بتکانم کنار تو

بر شانه‌ی تو سر بِگُذارد جوانیَم
یک عمر از تو شعر بخوانم کنار تو

من این زنی که از همه عالم گذشته است
سوگند می‌خورم که بمانم برای تو
«میتراسادات دهقانی»
 

باز آهنگ جنون می‌زنی ‌ای تار امشب

مغرور و شاد و پرهیجانم کنارِ تو

میتراسادات دهقانی

۱۳ فروردين ۰۳ ، ۲۰:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کمال‌گرام ‌

ای زندگی بُگذر ولی معنای بودن باش

ای زندگی بُگذر ولی معنای بودن باش
پیراهنِ تقدیرِ من! اندازه‌ی من باش

ای عمر! مغرورانه می‌تازی به فرداها
حالِ خرابم را ببین، قدری فروتن باش

شب‌گریه‌هایم را به لبخندِ سحر بسپار
در اوج تاریکی بیا آیات روشن باش

با خود سخن‌ها گفته‌ام از راز خوش‌بختی
ای من! برای بی‌کسی‌هایم تو مأمن باش

عمری‌ست خنجرخورده‌ی مهر رفیقانی
از دوستی دیگر مگو، این‌بار دشمن باش

سنگِ محک شو بر عیارِ مرد و نامردی
با زخم‌هایت زندگی کن، باز هم زن باش
«نصیبا مرادی»

ای زندگی بُگذر ولی معنای بودن باش

باز آهنگ جنون می‌زنی ‌ای تار امشب

نصیبا مرادی

۱۳ فروردين ۰۳ ، ۱۱:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کمال‌گرام ‌

باز آهنگ جنون می‌زنی ‌ای تار امشب

باز آهنگ جنون می‌زنی ‌ای تار امشب
گویمت رازی، در پرده نگه دار امشب

آنچه زآن تار سرِ زلف کشیدم شب و روز
موبه‌مو جمله کنم پیش تو اظهار امشب

عشق، همسایه‌ی دیوار به دیوار جنون
جلوه‌گر کرده رُخش از در و دیوار امشب

هر کجا می‌نگرم، جلوه کند نقشِ نگار
کاش یک بوسه دهد زین همه رُخسار امشب

از فضا، بوی دلِ سوخته‌‌ای می‌آید
تا که شد باز در آن حلقه گرفتار امشب

سوزی و ناله‌ی بی‌جا نکنی‌ ای دلِ زار
خوب با شمع شدی هم‌دل و هم‌کار امشب

ای بسا شب که به روزِ تو نشستیم ای شمع
کاش سوزیم چو پروانه به یک‌بار امشب

آتش است این نه سخن، بس کن ازین قِصّه «عماد»
ورنه سوزد قلمت، دفتر اشعار امشب

«عماد خراسانی»

باز آهنگ جنون می‌زنی ‌ای تار امشب

عماد خراسانی

۲۲ آذر ۰۲ ، ۰۷:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کمال‌گرام ‌