جانی که اسیر زندگی در تن ماست
بی‌چهره و بی‌چگونه من ماست

این یک دو نفس گیروگفتاری نیز
جان‌کندن، جان‌کندن، جان‌کندن ماست
«هادی سعیدی کیاسری»